تیهو
تیهو نوعی از انواع کبک ، زیستگاهش در دامنه کوهها و تپه های پر شیب وفراز کوهستانی باز و سنگلاخ واطراف چشمهها دیده میشود، و درمیان بوتهها وصخره لانه میسازد. مشخصات ۳۵ سانتیمتر پرندهای با سطح پشتی خاکستری، گلویی نخودی رنگ بانوار حاشیهای پهن وسیاه وبا راه راه عرضی وخیلی واضح پهلوها مشخص میشوند. منقار وپاهایش سرخ رنگ است. رنگ خرمائی شاهپرهای کناری دُمَش در پرواز نمایان میگردد. معمولاً جفت جفت یا بصورت دستههای کوچک دیده میشوند. اما در زمستان وفصل بهار بصورت گلههای بزرگ هستند. هنگام خطر کمتر پرواز میکند وبیشتر به سوی سربالایی کوهستان میرود تا خود را از خطر دور سازد. در بهار وتابستان پرنده ای پر صدا است.این پرنده در فصل تخمگذاری همیشه کنار تخم خود باقی مانده و از آنها مراقبت کرده این پرنده حدود۱۰الی ۱۲عددتخم میگزارد از نکات قابل توجه برای این پرنده که او را از سایر پرندههامشخصتر جلوه میدهد قهر کردن این پرندهاست که اگر شخصی به تخمهای این پرنده دست بزند او از تخمها سر باز میزند وقتی بچههای تیهو سر از تخم در میآورندسریعاً لانه را ترک میکنند.
|
نام علمی : Acridotheres Tristis نام انگلیسی: Common Mynah نام فارسی: مینا
|
![]() ![]() |
مشخصات ظاهری: این پرنده 23 سانتیمتر طول دارد و شبیه مینای خاکستری است اما پرو بالش قهوه ای مایل به قرمز است منقار و لکه لخت زیر چشم زرد روشن است و در پرواز لکه ی سفید مشخصی در قاعده شاهپرهایش ( در هر دو سطح بال) به خوبی دیده می یشود . درحالت نشسته، در قسمت بیرونی پوشش زیر بال ها و در تک شاهپرهای دم به جز دو شاهپر سفید دیده می شودروتنه تیره تر از زیر تنه و دم تقریبا سیاه است. معمولا جفت جفت یا در گروه های کوچک دیده می شود رفتارش شبیه سار بوده اما زود رام و بی باک است.
صدا: صدای این پرنده عمدتا تقلید از سایر پرنده هاست. اما صدای اصلی اش شبیه «پیو-پیو- پیو» «چه- چه – چه» ،«ته لی – ته لی – ته لی- » ، «تو –تو-تو»، «تی تی تی» و «پری و- پری و» وصدای هشدار «تراآه» شنیده می شود.
زیستگاه: این پرنده در شهرها ، روستاها ، باغ ها، مزارع و علفزارها به سر برده ولابلای درختان و نیزارها نیز دیده می شود و در سوراخ درختان دیواره ها، سقف خانه ها و تنه ی درختان آشیانه می سازد در ایران بومی و نسبتا فراوان است.
حفاظت: این پرنده در گذشته منحصرا در مناطق جنوب شرقی و جنوب مرکزی دیده می شد، اما در سال های اخیر به سبب رها سازی آن در سایر شهرها از جمله تهران و با امکان اشغال جایگاه های خاص اکولژیک در مسیر حرکتشان به مناطق شمالی دراغلب شهرهای بزرگ از جمله تهران دیده می شود. بنابراین در حال حاضر محدودیت های صید و شکار آن برای حفاظتش کافی است.
|
نام علمی : Nectarinia Asiatica نام انگلیسی: Purple Sunbird نام فارسی: شهد خوار
|
![]() ![]() |
مشخصات ظاهری : این پرنده، 10 سانتیمتر طول دارد اندازه اش بسیار کوچک است و به رنگ آبی سیاه شفاف دیده می شود. پرنده ی نر گاهی دارای نوار باریک قرمزی در سینه است . در پرنده ی ماده روتنه به رنگ خاکستری قهوه ای و زیرته به رنگ زرد کمرنگ ( خاکستری کمرنگ) دیده می شود. پرنده ی نر، در پروبال جفتگیری، شبیه پرنده ی ماده با زیر تنه ی زردتر وخط تیره ای در گلو و سینه دیده می شود. دم کوتاه وشبیه مرغ مگس به نظر آمده و از شهد گل تغذیه می کند.
صدا: صدای این پرنده تکرار شش نوبت کلمات « چی ی وت – چی وی وت» است و همچنین پرنده ی نر صدایی شبیه «دزی ت- دزی ت » و نیز « ته سوی ت» دارد.
زیستگاه: این پرنده در باغ های کشتزارها، گزستان های حاشیه ی رودخانه ها ، بوته های خاردار و جنگل های خشک به سر برده و آشیانه را بیضی مانند و به صورت آویزان در درختان یا بوته ها می سازد. در جنوب شرقی ایران بومی و فراوان است.
حفاظت: چنین به نظر می رسد که جمعیت این پرنده در سال های اخیر، از مناطق بلوچستان به نواحی شمالی ایران گسترده شده و یا در این مناطق آزاد شده است. درهر صورت، برای تعیین پراکندگیش، نیاز به بررسی دقیقی دارد. اما، در حال حاضر، نیازی به برنامه ی ویژه ی حفاظتی ندارد.
کژدمهای ایران بالاترین میزان گزیدن را در دنیا به خود اختصاص دادهاند. طبق نتایج بررسیها، افرادی که ۶ ساعت پس از گزش به مراکز درمانی مراجعه میکنند ۲ برابر کسانی که بین ۶ تا ۱۲ ساعت و ۵ برابر کسانی که بیش از ۱۲ ساعت به مرکز درمان میروند، شانس مرگ کمتری دارند. از آنجایی که کژدمها بیشتر در مناطق گرم و شبها فعال هستند رعایت نکات ایمنی در مورد جلوگیری از عقرب گزیدگی بخصوص در مناطق گرمسیری و به هنگام تاریکی هوا اهمیت دارد. مثل پوشیدن جوراب، شلوار و کفش مناسب، تکان کفش و لباس قبل از پوشیدن و غیره.
پس از چند دقیقه از گزش عقرب که اغلب در ناحیه دست و پا اتفاق میافتد علایمی چون درد، تاول، قرمزی، تورم مشاهده میشود؛ سپس با گذشت چند ساعت از گزش، ممکن است علایم زیر در فرد مشاهده شود: تند شدن نبض، بالا رفتن فشار خون، سرگیجه، حالت تهوع و استفراغ، بیاختیاری ادرار و مدفوع، تنگی نفس، تشنج، و افزایش ترشح بزاق. عقرب گزیدگی اغلب خطرناک نیست و تنها باعث بروز علایم و نشانهها موضعی در محل گزش میگردد. با این وجود باید کمکهای اولیه ضروری را برای مصدومین انجام داد و خطرناک بودن یا نبودن عقرب و شدت مسمومیت را به کادر درمانی و پزشک واگذار کرد. شستشوی محل زخم با آب و صابون، بیرون آوردن وسایل تزئینی و جواهرات، استفاده از کمپرس سرد برای کاهش درد و تورم باید در وحله اول مورد توجه قرار گیرد بدین منظور میتوان از یک تکه یخ استفاده کرد ولی هرگز نباید اندام گرفتار را در آب یخ غوطهور ساخت.
برای کمکهای اولیه مؤثر باید به این نکات پرداخت: ارزیابی صحنه حادثه، دور کردن یا پرهیز از خطر، در خواست کمک در صورت لزوم؛ سپس ارزیابی اولیه مصدوم و انجام مراحل ABC و دیگر کمکهای اولیه ضروری در صورت لزوم؛ بی حرکت نگه داشتن مصدوم و ثابت نگه داشتن عضو گزیده شده؛ کمپرس سرد البته از گذاشتن یخ به صورت مستقیم بر روی اندام باید خودداری شود؛ استفاده از دستگاه مکنده مخصوص جهت خارج کردن سم، در صورت عدم وجود دستگاه مکنده مخصوص، استفاده از ساکشن و یا مکیدن محل گزش توسط دهان انجام میشود در مورد بریدن و مکیدن محل زخم با دهان توافق نظر وجود ندارد. بعضی صاحب نظران با این کار مخالف هستند و عدهای استفاده از این روش را مجاز میدانند. و سپس انتقال سریع به مرکز درمانی باید توجه داشت که بهتر است بدون فوت وقت و انجام اقدامات اضافی مصدوم را هر چه سریعتر به مراکز درمانی منتقل کرد. علایم گزیدگی با عقرب «گاردیم» در ابتدا بسیار خفیف و ناچیز است و همین مسئله اغلب باعث عدم مراجعه به موقع فرد به مراکز درمانی میگردد. اما مراجعه به مراکز درمانی لازم و ضروری است و تاخیر میتواند منجر به بروز علایم مختلف مسمومیت، از بین رفتن بافتهای بدن در محل گزش یا حتی در موارد شدید منجر به مرگ فرد گردد. گزیدگی عقرب در افراد پیر، کودکان، نوزادان و افراد مصدوم خطرناک تر است. همچنین اگر گزش متعدد یا نزدیک سر و صورت یا گردن مصدوم باشد، خطزناکتر از گزش اندام (دست و پا) خواهد بود.
در برخی موارد و در صورت شدید بودن مسمومیت در مراکز درمانی از پادزهر سم عقرب برای خنثیسازی سم و درمان فرد استفاده میشود. البته این کار باید با دستور پزشک و تحت نظارت مستقیم او انجام شود. در برخی منابع بستن بالای محل گزش با هدف تاخیر در جذب سم توصیه شدهاست. برای این کار باید: ابتدا از پارچه، باند یا یک وسیلهٔ مناسب دیگر با عرض حداقل چهار تا پنج سانتیمتر استفاده کرد. سپس آن را حدود پنج سانتی متر بالاتر از محل گزش (یعنی قسمتی از اندام که به تنه مصدوم نزدیک تر است) بست. پارچه یا باند باید به حدی محکم بسته شود که تنها باعث کندشدن جریان لنف و خون سیاهرگی در اندام مربوطه گردد. توجه داشته باشید که این کار به هیچ وجه نباید باعث اخلال در جریان خون سرخرگی اندام مبتلا گردد. به این منظور، پارچه یا باند باید به صورتی بسته شود که یک انگشت به راحتی از زیر آن عبور کند و همچنین باعث قطع نبض در نقاط انتهایی اندام مبتلا نگردد.
کژدم یا عقرب و یا دراز دم نام یکی از گونههای بندپایان رده عنکبوتیان است که دارای ۸ پا و نیشی با زهر کشنده میباشد. نیش عقرب در نوک دم آن قرار دارد. عقربها شبها به آرامی به فعالیتهای زیستی خود میپردازند و بیشتر در آب و هوایی گرم فعال هستند. این جانوران دارای چنگالهای خارداری هستند که در واقع قسمتی از دهان آنها محسوب میشود. آنها قادرند که ماده سمی خطرناکی از قسمت عقب بدنشان به طرف مهاجمین بپاشند. این جانور بیشتر در شب شکار میکند و پاهای بلند جلویی خود را برای پیدا کردن غذا بهکار برده و پس از یافتن غذا آن را بهوسیله چنگالهایش میگیرد. کژدمها اغلب در طول روز در زیر سنگها یا در سوراخ زمین پنهان میگردند.
شکل و محل زندگی
کژدمها رنگهای مختلفی مثل زرد مایل به قهوهای، قهوهای، خاکستری و سیاه دارند و اندازه آنها بین ۱۸ تا ۵/۱ سانتیمتر مختلف است. ولی بواسطه شکل بدنی خود که حالتی تخت و صاف دارد، میتواند از شکافهائی به عرض ۳ میلیمتر نیز عبور کنند و خود را وارد خانه سازند. کژدمها در محیط خارج از خانه در شکاف و درز بین سنگها، زیر پوست درختان، بین هیزمها و مانند آن یافت میشوند و در محیط داخل خانه حمام، دستشوئی، آشپزخانه و محیطهای مرطوب دیده میشوند. این جانوران در طول روز در گوشهای بیحرکت و پنهانند و در طی شب فعالیت خود را آغاز میکنند و بهدنبال شکار خود میروند و سم خود را از طریق نیش که در انتهای دم آنها وجود دارد به شکار خود تزریق میکنند.
شکار
کژدمها اغلب حشرات موذی را به دام میاندازند و از این نظر اهمیت دارند. آنها اغلب سوسکهای سیاه و اگر بتوانند قورباغهها را نیز شکار میکنند. آنها پس از شکار، طعمه را ابتدا نیش میزنند سپس با حرکات کلیسر یا به عبارتی آروارههای خود شروع به خرد کردن بدن طعمه میکنند و در این موقع بر اثر ترشح آنزیمی آن را به صورت مایع در میآورند. در ناحیه دهان دارای پرزهایی هستند که به صورت فیلتر عمل میکنند و از ورود ذرات غذایی کوچک به مری جلوگیری میکنند زیرا مواد غذایی فقط باید به صورت مایع وارد شوند. بنابراین عقرب مواد سفت را به صورت تفالههای گلوله شده به دور میاندازند. به همین دلیل است که عمل خوردن غذا در عقربها به طول میانجامد و گاهی تا ۲۴ ساعت طول میکشد. همچنین عقربها به آب نیاز دارند و عقربهای نواحی مرطوب معمولاً آب را به صورت جداگانه مینوشند و عقربهای نواحی خشک نیز آب مورد نیاز را از بدن طعمه فراهم میکنند. عقربها پس از غذا خوردن، ساعتها به تمیز کردن خود میپردازند و به وسیله مایعی که از دهان ترشح میکنند، به تمیز کردن پاها و کلیسرهای خود میپردازند. عقربها گرسنگی و تشنگی مقاومت زیادی دارند به طوری که میتوانند ماهها بدون آب و غذا زنده بمانند.
گونهها
از حدود ۲۰۰ گونه متفاوت عقرب که در سراسر دنیا پراکندهاند فقط حدود ۲۰ گونهٔ آنها سمی هستند و در میان آنها نوعی عقرب قرمز هندی کشندهترین گونه میباشد که میزان کشندگی آن در ایالتهای هند بین ۴۰ تا ۳۰ درصد گزارش شدهاست. کژدم گونههای زیادی دارد که در ایران دو گونه ایرانوس و خوزستانوس در ایران کشف و نام عقرب ایرانی به ثبت رسیدهاند در ایران سه گونه کژدم خطرناک وجود دارد که گزارشهایی از مرگ براثر گزش آنها وجود دارد:
۱- «همی سکورپیوس لپتوروس» که عقربی زرد رنگ و کوچک است. نرها دمی بلند دارند. این عقرب در نواحی جنوبی و جنوب غربی بسیار فراوان است و در خوزستان به آن «گادیم» میگویند.
۲- «کمپسوبوتوس ماتهیزنی» که دارای اندازهای بسیار کوچک و بدنی باریک به رنگ زرد یا آجری است. این گونه هم در نواحی جنوبی به ویژه در خوزستان فراوان است. سم این دو گونه عقرب میتواند گلبولهای قرمز خون را تخریب کند.
۳- «آندرکتونوس کراسیکودا» که جثهای درشتتر از دو گونه قبلی دارد و رنگ آن سیاه یا قهوهای تیرهاست. این گونه در بیشتر نقاط ایران پراکندگی دارد.
دشمنان طبیعی
کژدمها دو دشمن طبیعی دارند یکی از آنها یک نوع سار است و دیگری مگس و جالب تر اینکه عقربها تنها موجوداتی هستند که اشعه رادیو اکتیو تاثیری به آنها ندارد. ضعیفترین عقربها ۴۰۰۰۰ راد (واحد اندازه گیری تشعشعات تولیدکننده یون جذب شونده) را تحمل میکنند این عدد در مورد انسان کمتر از تنها ۶۰۰ راد میباشد و بدین گونه حتی از انفجار اتمی هم جان سالم بهدر میبرند.
خطرناکترین کژدم
برخلاف شایعهای که میگوید خطرناک بودن عقرب به رنگ آن بستگی دارد و در برخی از نقاط ایران معتقدند که عقرب زرد خطرناک است و در برخی از نقاط دیگر عقرب سیاه را خطرناک میدانند، این ارزیابی قابل قبول نیست و رنگ عقرب هیچ نقشی در غلظت سم یا خطرناک بودن آن ندارد. میتوان گفت که سم عقربهای نواحی خشک و گرمسیر در ایران دارای غلظت بالایی است. خوشبختانه خطرناکترین عقربها هم هنگام گزش انسان معمولاً تمامی سم خود را تزریق نمیکنند زیرا عقرب در مصرف سم صرفهجویی میکند و همیشه در گزش اول با تزریق مختصری آنزیم سعی در دور کردن دشمن دارد، ولی چنانچه اسیر شود و راه فراری نداشته باشد مجبور به تزریق سم اصلی خود میشود. عقرب برای جایگزینی سم خود نیاز به تغذیه بیشتر دارد و برای همین زیاد مایل نیست که سم خود را هدر دهد. سم نوعی کژدم به نام سنتروروئید اسکالپچراتوس (Centruroides Sculpturatus) شدیداً کشندهاست که عقزبی کوچک و زرد رنگ است با یک توبرکول کوچک روی پشت. طول این جانور ۲/۵ تا ۷/۵ سانتی متر است و به آن «عقرب جرار» نیز گفته میشود. خطرناک ترین نوع عقرب در ایران عقرب گاردیوم است که در منطقه خوزستان یافت می شود و سمی کشنده دارد سم سایر عقربها کشنده نیست.
سم
زهر کژدم مایعی بیرنگ و شفاف است که خاصیت قلیایی تا خنثی دارد و در واقع نوعی پروتئین است. سم از عناصری مانند کربن، ئیدروژن، ازت و گوگرد تشکیل شدهاست. سم شامل پروتئینهای مختلفی از قبیل توکسین و آنزیم میشود. توکسینها یا فاکتورهای سمی شامل نورووکسین (سم عصبگرا)، هموتوکسین و کاردیوتوکسین است. آنزیمها که باعث سهولت تأثیر سم میشوند شامل لستیناز، هیالورونیداز، فسفولیپاز، پروتئیناز و آنزیمهای انعقادی یا ضدانعقادی است. زهر کژدمها بیشتر بر بند پایان و جانوران کوچک موثر است اما بعضی گونههای آن مانند «عقرب قاتل» برای انسانها هم کشنده هستند. این معلوم نیست که یک عقرب پس از مردن تا چند دقیقه میتواند بگزد.زهر اکثر کژدمهای سمی باعث نابودی گلبولهای قرمز خون میشود و در محل گزش نیز تغییر رنگ موضعی و تورم دردناک ایجاد میکند. گرچه بطور متناقص سم بعضی از انواع کشنده باعث علائم موضعی و تورم زیاد نمیشود ولی حتماً باید توسط پزشک معاینه شده و با تزریق سرم ضد عقرب درمان شود، کودکان و افراد سالمند نیز نسبت به سم عقرب آسیب پذیرتر بوده و نیازمند توجه بیشتری میباشند. علاوه بر آسیب به گلبولهای قرمز، زهر عقرب علائم عصبی نیز ایجاد میکند که شامل بیقراری، تشنج، راه رفتن نامتعادل، آبریزش از دهان، حساسیت شدید پوست به لمس، انقباضات ماهیچهای، درد شکم و کاهش کارکرد سیستم تنفسی میباشد که در اکثر موارد این علائم در عرض ۴۸ ساعت فروکش میکنند.
سمگیری
از رایجترین روشهای سمگیری از کژدمها، استفاده از غده سمی عقرب یا به عبارتی بند انتهایی دم عقرب است. این بند انتهایی را غده سمی میگویند و نباید با دیگر بندهای دم عقرب که پنج عدد هستند، اشتباه شود. برای سم گیری ابتدا غده سمی را از محل اتصال با آخرین بند دم (بند پنجم) قطع میکنند و آن را شستشو میدهند سپس در دستگاههای خشک کننده حدود یک ماه قرار میگیرد تا به طور کامل خشک شود. پس از آن غدهها را در هاونهای بلورین میکوبند تا خرد شوند سپس با آب مقطر حل میکنند. محلول بهدست آمده را در سانتریفوژ قرار میدهند تا مایع محتوی سم جدا شود. روش دیگر برای تهیه سم که به وسیله آن سم خالصتری تهیه میشود، استفاده از دستگاه شوک الکتریکی است. به این ترتیب که با استفاده از دو سر الکترودی که در طرفین غده سمی قرار میگیرند، شوک الکتریکی به جانور وارد میکنند که باعث میشود سم خالص به بیرون بریزد.
تولید مثل
کژدمها زندهزا بوده و اغلب از نیمه تابستان تا نیمه پاییز میزایند و تعداد نوزادها بسته به نوع عقرب از ۲ تا ۹۰ عدد متغیر است. در برخی از انواع عقربها، نوزادان از سر خارج میشوند و در برخی دیگر نوزادان از دم. نوزادان پس از تولد خود را به سطح پشتی بدن مادر میرسانند و دست کم تا زمان نخستین پوستاندازی نوزادان بر پشت کژدم مادر جابجا میشوند. در این هنگام اغلب، به علت گرسنگی و نبود غذا عقرب مادر از چند نوزاد خود به عنوان غذا استفاده میکند.
تنفس
نیاز کژدمها به اکسیژن بسیار کم است به طوری که میتوانند تا یک شبانه روز در عمق آب زنده بمانند یا این که ماهها در یک بطری در بسته زنده بمانند.
قلب
کژدمها قلبی لولهای شکل و دراز در سطح پشتی تنه دارند که تعداد انقباضهای آن بسته به گونه عقرب متفاوت است و از ۶۰ تا ۱۸۰ بار در دقیقه میزند.
خون
خون عقربها دارای هموسیانین میباشد که به صورت مایعی روشن و حاوی مقدار زیادی مس است. خون کژدمها به علت وجود مس در مجاورت هوا اکسید میشود و از این رو به رنگ آبی یا سبز دیده میشود. خون عقربها سمی است به طوری که اگر آن را به یک موش تزریق کنند موجب مرگ آن میشود.
بینایی
برخلاف تصور عدهای که کژدمها را کور میپندارند، این جانوران دارای قدرت بینایی هستند ولی فقط میتوانند اجسام را در فواصل چند سانتیمتری تشخیص دهند. کژدمها دارای یک جفت چشم میانی و ۲ تا ۵ عدد چشم جانبی هستند. چشمهای جانبی با وجود داشتن عصب بینایی فاقد قدرت دید هستند و به احتمال فقط میتوانند نور را تشخیص دهند.
نمادشناسی
کژدمها تقریباً در تمامی اسطورههای ملل مختلف نقش دارند و در نقش و نگارههای باستانی اغلب کشورهای مختلف با نقش عقرب برخورد میکنیم. این موجودات عجیب به دلیل ظاهر ترسناکی که دارند به عنوان نمادهای گوناگون کاربرد داشته و دارند. اما بیش از همه انسان کنجکاو است که درباره جانوران خطرناک به ویژه عقرب بیشتر بداند و چه بسا که همین کنجکاوی باعث شده که شایعات زیادی در رابطه با کژدمها پدید آید. این شایعات بیشتر به علت نبود اطلاعات رواج پیدا میکند و تقریباً تمامی آنها از نظر علمی بیاساس هستند.
خودکشی عقرب ها
برخی تصور میکنند زمانی که عقرب در میان آتش محصور میشود یا در شرایط سخت قرار میگیرد، دم خود را بر بالای سرش میبرد و نیش را درون سرش فرو کرده و خودکشی میکند. اما این باوری غلط و فقط یک افسانهاست و پایه علمی ندارد. در حقیقت عقرب وقتی در میان آتش محصور میشود با حرکات نیش زدن به اطراف میخواهد از خود دفاع کند و به عبارتی هر آن چه که در مقابلش است را نیش بزند و در این موقع نیز میخواهد آتش را نیش بزند که این تصور را پدید آورده که خودش را نیش میزند.عقربها همانند جانوران دیگر در برابر هر شرایط سختی تا لحظه مرگ مقاومت میکنند و این شرایط بوجود آمدهاست که جان آنها را میگیرد نه این که خودشان به ناچار خودکشی کنند. اما این که چرا عقربها در میان حلقه آتش میمیرند، به میزان مقاومت عقرب در برابر گرما بستگی دارد و علت آن بالا رفتن درجه حرارت اطراف است. به عبارت دیگر عقربها دمای بالا را نمیتوانند تحمل کنند و بیشتر آنها در دمای ۴۰ درجه به بالا میمیرند ولی در عوض دمای بسیار پایین و در حد صفر درجه را به خوبی تحمل میکنند. علت مرگ عقرب در حرارت بالا به دلیل از دست دادن سریع آب بدن، انعقاد همولنف و انسداد عروق و مجاری است.
حتما شما هم در موقعیتی قرار گرفته اید که به جهت شمال و جنوب احتیاج داشته اید اما وسیله ای برای مشخص کردن آن جهت ها دراختیار نداشته اید.برای مثال در دشت و صحرا بوده اید اما به جهت قبله یا شمال و... نیاز داشته اید.خوب در این حالت راههای فراوانی برای جهت یابی سنتی وجود دارد که خیلی جالب اند و ارزش فراگیری را دارند چون به هیچ وسیله ای نیاز نیست و جهت ها را خیلی ساده در اختیار انسان میگذارند.
این روش ها روش های تاریخی اند که توسط مردم کشف شده اند اما تاحالا منتشر نشده اند.حال درزیر به آنها اشاره میکنم:
۱-جهت یابی از طریق گیاهان!:هنگامی که در دشت و صحرا قرار دارید و به جهت نیازمندید کافیست که به گیاهان توجه کنید!چگونه؟خیلی ساده،این روش بیان میکند که همیشه در جنوب گیاهان بیشتری وجود دارند.یعنی هرجا گیاهان پرپشت تر و با تراکم بیشتر داشت و میزان گیاهان در آنجا بیشتر بود،آن قسمت جنوب است!
علت این امر آن است که در جنوب نور بیشتری و گرمای بیشتری وجود دارد و شرایط برای رشد گیاهان فراهم است.
۲-جهتیابی با خزهها و گلسنگها: سمت شمالی درختان و تختهسنگها، گلسنگها و خزههای بیشتری دارد؛ چرا که نمناکتر و مرطوبتر از سمت جنوبی آنهاست.
خزه در جایی رشد میکند که دارای سایه و آب زیادی باشد؛ محلهای خنک و نمناک. تنهٔ درختان در سمت شمالی سایه و رطوبت بیشتری دارد، و در نتیجه خزهها معمولاً بیشتر در این سمت میرویند
۳-جهت یابی با استفاده از تنه ی بریده شده ی درختان:اگر یک تنه ی بریده شده ی درخت را بیابید،مشاهده خواهید کرد که در آن حلقه هایی وجود دارند.این حلقه ها نشاندهنده ی عمر و سن درخت اند.اگر به این حلقه ها توجه کنید،در بعضی قسمت ها به هم نزدیک تر و در بعضی قسمت ها از هم دورتر اند.در محل هایی که این حلقه ها به هم نزدیک اند،آنجا شمال و طرف دیگر که از هم فاصله دارند جنوب است.
۴-جهت یابی از طریق خورشید:در این روش شما باید موقعیت خورشید را معین کنید.خورشید همیشه از مشرق برآمده و به مغرب میرود.پس در قبل از ظهر یا کمی مانده به ظهر،مکان خورشید در شرق و در بعد از ظهر در غرب قرار دارد.
۵-جهتیابی به کمک رودخانهها: بسیاری از رودها و نهرها در نیمکرهٔ شمالی زمین رو به جنوب سرازیرند، یعنی رو به استوا. این روند عمومی رودهاست، ولی همیشه درست نیست. مثلاً رود نیل -که تماماً در نیمکرهٔ شمالی است- به سوی شمال جریان دارد و به مدیترانه میریزد.
۶-جهت یابی به کمک حیوانات و حشرات:
الف:مورچه ها معمولا خاک لانه ی خود را به سمت جنوب یا شرق میریزند.
ب:دارکوب یا شانه به سر معمولا در درختان در قسمت شرق سوراخ ایجاد میکند.
ج:سنجابها هم معمولاً در سوراخهای سمت شرقیِ درختان خانه و لانه میگزینند.
۷-جهت یابی با هلال ماه:
ماه به شکل هلال باریکی تولد مییابد، و در نیمههای ماه قمری به قرص کامل تبدیل میشود، و سپس در جهت مقابل هلالی میشود. در نیمهٔ اول ماههای قمری قسمت خارجی ماه (تحدب و کوژی ماه، برآمدگی و برجستگی ماه) مانند پیکانی جهت غرب را نشان میدهد. در نیمهٔ دوم ماههای قمری، تحدب ماه به سمت مشرق است.
اگر خطی از بالای هلال به پایین آن وصل کنیم و ادامه دهیم، در نیمهٔ اول ماه قمری شکل p و در نیمهٔ دوم شکل q خواهد داشت.
کره ماه در نیمهٔ اول ماههای قمری پیش از غروب آفتاب طلوع میکند، و در نیمهٔ دوم پس از غروب، تا پایان ماه که پس از نیمهشب طلوع مینماید.
پیدا کردن جنوب توسط ماه: اگر خطی فرضی میان دو نوک تیز هلال ماه رسم کرده و آن را تا زمین ادامه دهید، تقاطع امتداد این خط با افق، نقطه جنوب را [در نیمکرهٔ شمالی زمین] نشان میدهد.
جهت یابی از روی جهت حرکت ماه:همیشه ماه به صورت هلالی نیست و هنگامی که قرص ماه کامل شود،دیگر نمیتوان ازروش بالا استفاده کرد.اما برای جهت یابی به کمک ماه میتوان از حرکت آن متوجه شد.این را بدانید که همیشه جهت حرکت ماه از مشرق به مغرب است.
۸-جهت یابی به کمک ستارگان:
خوشه پروین: دستهای (حدود ده تا پانزده) ستاره، به شکل خوشه انگور، در یک جا مجتمع هستند که به آن مجموعه خوشه پروین میگویند. این ستارگان مانند خورشید از شرق به طرف غرب در حرکتند، ولی در همه حال دُمِ آنها به طرف مشرق است.
ستارگان بادبادکی: حدود هفت -هشت ستاره در آسمان وجود دارد که به شکل بادبادک یا علامت سوال میباشند. این ستارگان نیز از شرق به غرب حرکت میکنند، و در همه حال دنباله بادبادکی آنها بهطرف جنوب است.
۹-جهت یابی به کمک قبرستان ها!!!:این قسمت برای مناطق و قبرستان های اسلامی کاربرد دارد که با توجه به آن:همیشه سنگ قبر ها رو به قبله اند.یعنی در ایران رو به جنوب کمی مایل به غرب است و در کشورهای دیگر جهات دیگر.ولی همیشه سنگ قبرها رو به قبله اند.
بهترين مكان براي جستجوي آب، كف درهها و مسيل رودخانههاي خشك قديمي است، جايي كه آب طبيعتاً از زمين خارج ميشود و امكان دسترسي به آب از هر جايي ديگر بيشتر است. اگر جوي يا حوضچهي آب ديده نميشود، به دنبال قسمتهايي از زمين كه گياه در آن روئيده است بگرديدو سعي كنيد نقطهي مناسبي از آن را حفر كنيد. ممكن است آب كمی پايينتر از سطح زمين وجود داشته باشد و در حفره جمع شود. حتي كندن كف و بستر جويهاي خشك ممكن است باعث جوشيدن چشمهاي در زير سطح زمين شود، به خصوص در ريگزار اين احتمال بيشتر وجود دارد. در كوه، شكافهاي بين سنگها را بگرديد، ممكن است آب پيدا كنيد.
در ساحل، كندن زمين در بالاي خط مدّ، بهخصوص جاهايي كه تودههاي شني بادآورده وجود دارد، ميتواند شما را به آب آشاميدني برساند (حدود 5 سانتيمتر يا 2 اينچ، كه در روي آب شور قرار دارد) . اين آب ممكن است شور مزه باشد؛ اما قابل شرب است. در پايين پرتگاههاي ساحلي، به دنبال سبزيها و گياهان آبدار بگرديد، حتي خزه و سرخس. اين گياهان معمولاً درجايي كه صخرهها جابجا شده و تغيير وضع دادهاند، وجود دارند و همان جا ممكن است مقداري آب شيرين يا حتي چشمه پيدا كنيد.
اگر چنانچه آب شيرين به هيچ وجه پيدا نشود، آب شور هم بوسيلهي تقطير قابل استفاده است. (چگونگي انجام اين عمل در بخش تقطير و روش خورشيدي شرح داده ميشود).
اخطار:
دقت كنيد هرگاه حوضچهي آبي را ديديد كه در اطراف آن گياه وجود ندارد، يا استخوان حيوانات در آنجا ديده ميشود، بدانيد كه احتمال خطرناك بودن آن آب زياد است و ممكن است به مواد شيميايي آلوده شده باشد. كنار آب را بررسي كنيد، ممكن است نشانههاي قليايي شدن آب را پيدا كنيد. هميشه آبي را كه از حوضچههاي آب روي زمين برميداريد، بجوشانيد.
در صحرا درياچههايي هستند كه راه خروج ندارند. اين درياچهها نمكي هستند و آب آنها قبل از نوشيدن بايد تقطير شود.
جمعآوري شبنم
به استثناي بارانهاي اسيدي كه حاصل فعاليت كارخانهها و مراكز صنعتي است و ميتواند باعث ايجاد آلودگي در خاك شود، آب باران در هر كجا قابل شرب است و فقط نياز به جمع كردن دارد. از حوضچههاي بزرگ استفاده كنيد. حفرهاي در زمين ايجاد كنيد و سطح كف و اطراف آن را با خاك رس بپوشانيد، حوضچهي خوبي خواهد بود و ميتواند آب باران را براي شما ذخيره كند. اگر پلاستيك يا پارچه غير قابل نفوذ ديگري به همراه نداريد، از ورقههاي فلزي يا پوست درخت هم ميتوانيد براي نگهداري آب استفاده كنيد. اگر احتمال آلودگي در آب جمعآوري شده وجود دارد، آن را بجوشانيد.
در مناطقي كه هوا در روز خيلي گرم و در شب سرد است، شبنم فراواني ميتوان پيدا كرد. وقتي شبنم روی سطوح فلزي جمع ميشود، ميتوان آن را نوشيد.
از پارچه و لباس هم ميتوانيد براي جمعآوري آب استفاده كنيد و در موقع نياز آن را بچلانيد. يك راه جمعآوري آب توسط پارچه آن است كه پارچه تميز را دور ساق پا و زانوها بپيچيد و در درون گياه خيس قدم بزنيد.
رديابي آب بهوسيلهي حيوانات
* پستانداران
اغلب حيوانات مدام به آب نياز دارند. علفخوران اگرچه در مسافتهاي طولاني چرا ميكنند؛ ولي هرگز از آب دور نميشوند، چرا كه صبح زود و غروب نياز به آبشخور دارند. پيگيري ردپاي شكارهاي بزرگ اغلب به آب منتهي ميشود. اين ردپا را (رو به پايين) تعقيب كنيد. گوشتخواران ميتوانند مدت زيادي را بدون آب سر كنند؛ زيرا آب لازم براي بدن خود را از طريق شكار تأمين ميكنند. بنابراين، نشانههاي مثبتي براي رسيدن به آب نيستند.
* پرندگان
پرندگان دانهخوار، مثل سهره و كبوتر و مانند آن، هرگز از آب دور نميشوند. اين پرندگان صبح و عصر آب مينوشند. در نظر داشته باشيد كه وقتي اين پرندگان مستقيم و پايين پرواز ميكنند، به سمت آب ميروند. وقتي از آب برميگردند، سنگيناند و از درخت به درخت پرواز ميكنند تا متناوباً استراحت كنند. مسير آنها را پيدا كنيد، به آب خواهيد رسيد.
پرندگان آبي ميتوانند مسافتهاي زيادي را بدون آب و غذا پرواز كنند. پس وجود آنان لزوماً علامت وجود آب در نزديكي نيست. قوشها، عقابها و ديگر پرندگان شكاري ميتوانند آب لازم براي بدن خود را از طريق مايعات موجود در بدن قربانيان خود تأمين كنند، پس نميتوان وجود آنان را علامت وجود آب دانست.
* خزندگان
خزندگان نيز نميتوانند شما را در يافتن آب كمك كنند. آنها از شبنم و رطوبت بدن شكار خود استفاده ميكنند و ميتوانند مدت مديدي را بدون آب سر كنند.
* حشرات
حشرات به خصوص زنبورها، علايم خوبي هستند. آنها از 5/6 كيلومتر دور از لانه يا كندوي خود پرواز ميكنند؛ اما براي نوشيدن آب وقت معيني ندارند. مورچهها به آب وابستهاند. يك ستون مورچه كه از درخت بالا ميرود، به طرف ذخيره كوچكي از آب در حركت است. اغلب مگسها در فاصلهي 90 متري آب هستند، بويژه خرمگسهاي اروپايي با بدن قوس و قزحيشان.
* آثار انسان
آثار پاي انسان نيز ممكن است به حفرهي آبي ختم شود. البته ممكن است روي آن پوشيده شده باشد. سرپوش را برداريد!
به خاطر داشته باشيد
عرق بدن خود را جيره بندي كنيد، نه آب را !
اگر مجبوريد آب را جيرهبندي كنيد، آن را مزه مزه كنيد و آرام بنوشيد. پس اگر طي مسافتي طولاني بدون آب، وقتي آب پيدا كرديد، با ولع ننوشيد. ابتدا آب را مزه مزه كنيد و جرعه كوچك بنوشيد. جرعههاي بزرگ در شخصي كه تشنگي زياد كشيده، ايجاد تهوع و استفراغ خواهد كرد و مايعات ضروري بدن را به تحليل خواهد برد.
تبخير
درخت و ريشههاي گياهان، آب را از زمين ميكشند؛ اما درخت ممكن است آب را از يك حوضچهي زيرزميني، در فاصلهي 15 متري يا بيشتر بگيرد. رسيدن به اين حوضچه با حفر چاله دشوار است. پس خودتان را براي كندن زمين خسته نكنيد، بگذاريد درخت آب را براي شما بالا بكشد. يك پاكت پلاستيكي را روي يك سر شاخه پر برگ محكم ببنديد. تعريق برگها، آب را در پلاستيك جمع خواهد كرد. براي اين كار؛
شاخههاي پر برگ و تازه را انتخاب كنيد. پس از اينكه برگها درون پاكت جاي گرفت، دهانه پاكت را به شاخه محكم كنيد، به گونهاي كه خروج بخار حاصله از تنفس برگها وجود نداشته باشد. قرار دادن پلاستيك روي هر گياهي رطوبت حاصل از تنفس گياه را نگاه خواهد داشت و هنگاميكه پلاستيك سرد شود، بهصورت قطرههاي آب در آن ظاهر خواهد شد. مواظب باشيد برگها با پلاستيك برخورد پيدا نكنند؛ زيرا باعث انحراف قطرات آب جمع شده در پلاستيك در مسير شيارهاي برگ خواهد شد.
حتي سبزيها و برگهاي كنده شده اگر در يك پاكت پلاستيك بزرگ قرار گيرند و كمي بمانند و گرم شوند، توليد آب خواهند كرد. برگها را در ته پلاستيك قرار دهيد و بهوسيلهي طناب از بالا يا تكيهگاه چوبي از پايين، پلاستيك را بهشكلي درآوريد كه اولاً برگها با ديوارهي پلاستيك تماس پيدا نكنند و ثانياً شيب اطراف پاكت طوري باشد كه قطرات آب در يكجا جمع شود.
تقطير به روش خورشيدي
حفرهاي به عمق 45 سانتيمتر و قطر 90 سانتيمتر حفر كنيد. ظرفي را در وسط آن ارائه دهيد و روي آن را با روكشي پلاستيكي بپوشانيد. سنگ يا جسم ديگري را در وسط روكش بگذاريد، طوري كه انتهاي شيب اطراف آن درست روي ظرف قرار گيرد. حرارت خورشيد باعث بالارفتن درجه حرارت هوا و خاك حفره خواهد شد و بخار توليد ميشود. بخار حاصله بصورت قطرات آب در سطح زيرين روكش گرد آمده و داخل ظرف خواهد ريخت. اين روش – بهويژه در مناطق صحرايي و هرجا كه هوا در طول روز گرم و در شب سرد است – بسيار سودمند خواهد بود. پلاستيك خيلي زودتر از هوا سرد شده و كنداسيون زيادي را سبب ميشود. در اين روش تقطير، در هر 24 ساعت حداقل ميتوانيد 55 سيسي آب بدست آوريد.
با روش خورشيدي ميتوانيد از مايعات مسموم يا آلوده نيز آب سالم و قابل شرب تهيه كنيد.((ادرار ، آبهای شور ، و...))
اگر برايتان مقدور بود، آب موجود در ظرف را به وسيلهي سيفون خارج كنيد. بدين ترتيب مجبور نخواهيد بود به تركيب سيستم دست بزنيد.
اخطار
هرگز ادرار يا آب دريا را ننوشيد، هرگز! اما از هر دوي آنها ميتوانيد پس از تقطير آب قابل شرب تهيه كنيد. پس از تقطير آب دريا، ميتوانيد از نمك باقيمانده از آن هم استفاده كنيد.
تعریف
بدن انسان بطور عادی ، دارای یک مکانیسم تنظیمی گرمایی میباشد و بر هم خوردن تعادل در این مکانیسم به نحوی که درجه حرارت بدن به طور غیر عادی بالا رود را گرمازدگی می نامند .
علائم
بالا رفتن دمای هوا موجب افزایش تبخیر آب بدن می شود و همراه با این تبخیرات، الکترولیت های سدیم و پتاسیم که جزء مواد ضروری بدن هستند نیز از بدن انسان خارج می شوند.
تبخیر بیش از حد آب از بدن به علت گرمای زیاد، سبب کاهش فشار خون می شود و درنتیجه خون به موقع به کلیه ها و مغز نخواهد رسید.
هنگامی خون به مقدار کافی و در زمان خود به کلیه ها نرسد، میزان ادرار کاهش یافته و مقدار سم های اوره و کراتین در بدن افزایش می یابد و در صورت زنده ماندن، فرد دچار نارسایی حاد کلیه خواهد شد که باید به طور مداوم دیالیز شود.
درصورت پایین آمدن فشار خون و نرسیدن خون به مغز فرد دچار سرگیجه شده و در این صورت فرد گرما زده با بی هوشی نیمه کامل بر زمین خواهد افتاد.
در صورت عدم تشخیص یا انجام ندادن مراقبت های لازم ، احتمال بروز عوارض و حتی مرگ و میر در این افراد بالاست.
فرد گرمازده اغلب خسته و گیج می شود برخی علائم شاخص در گرما زدگی
اختلال در هوشیاری ، دمای بالای بدن که گاه تا 41 درجه می رسد ، در شرایط حاد عدم تعرق ، سردرد ، گرفتگی عضلات، پوست خشک و داغ ، تهوع یا استفراغ ، ، تشنج ، اختلالات ریتم قلب که میتواند منجر به سنکوپ گردد ، اختلال در تکلم و گاه هزیان ، رنگ پریدگی و افت فشار خون ، نبض ضعیف ، ، کاهش حجم ادرار
دربحث امدادی گرمازده شدن در دو طیف کلاسیک و فعالیتی مورد بررسی قرار میگیرد
الف - کلاسیک
در فرم کلاسیک گرمازده شدن مربوط به طیفی از افراد هستند که بدون داشتن فعالیت حرکتی خاص هستند پس از چند روز تماس با محیطهایی که دارای هوای گرم و فاقد امکان تهویه مناسب هستند رخ میدهد
این عزیزان معمولا بعلت استفاده از داروهای همچون ( آرامبخش و خواب آور، آنتی کولینرژیک، آنتی هیستامین و داروهای مدر) و یا دچار بیماریهایی همچون بیماری قلبی عروقی ، بیماریهای مزمن ، بیماریهای روانی و یا دچار چاقی مزمن و یا بالا بودن سن در معرض چنین خطری هستند .
ب ) فعالیتی
در فرم فعالیتی شاهد گرمازدگی در سنین پائین تر هستیم معمولا این مشکل برای کارگران ساختمانی خصوصا آنان که در معرض تابش نور خورشید هستند و یا افرادی که مجبورا ساعتها در زیر آفتاب راه بروند و یا ورزشهای سنگینی همچون فوتبال انجام بدهند اتفاق می افتد..
آسيبهاي حاصل از گرما به تناسب شدت آن به سه گروه تقسيم مي شوند .
1- گرمازدگي خفيف 2- گرمازدگي متوسط 3- گرمازدگي شديد
1- گرمازدگي خفيف : اين حالت وقتي پيش مي آيد كه فردي به مدت طولاني در معرض حرارتي نسبتا بالا قرار گيرد.
علايم آن اغلب به صورت: گرفتگي عضلاني، خستگي مفرط و گاهي سرگيجه و غش مي باشد .
كمكهاي اوليه :
1- مصدوم را به محل خنكي منتقل سازيد.
2- به مصدوم محلول ORS يا محلول آب و نمك و شكر (1 قاشق چايخوري نمك با 8 قاشق چايخوري شكر در يك ليتر آب) بدهيد.
3- عضلات گرفته گرمازده را ماساژ دهيد.
4- حوله مرطوب روي پيشاني و عضلات گرفتار مصدوم قرار دهيد.
5- اگر علايم بهبود نيافت يا وخيمتر شد مصدوم را به مركز درماني منتقل كنيد.
6- بیمار باید استراحت نماید و در صورت لزوم از پنکه برای خنک کردن او استفاده شود.
2- گرمازدگي متوسط : اين حالت به دليل قرار گرفتن فرد در معرض گرماي زياد و فعاليت بدني شديد در محيط، مثل: كشاورزان، آتش نشانها، پيش مي آيد. علايم بصورت: سرگيجه و عدم هوشياري است و به دنبال آن پوست رنگ پريده مي شود . ساير علايم به صورت تنفس سريع و سطحي، نبض ضعيف، ضعف و تعريق بدن مي باشد.
كمكهاي اوليه
1- باید وی را به مکانی خنک مثل زیرسایه بان یا اتاق برده ، لباس های وی را از بدن خارج نمود .
2- مصدوم را وادار به دراز كشيدن كرده و پاهاي او را بالا آوريد .
3- بوسيله پارچه مرطوب و باد زدن و يا هر وسيله ديگر مصدوم را خنك كنيد . از روشهای متداول برای خنک کردن فرد گرمازده استفاده از یک ملحفه نازک مرطوب است بهتر است ابتدا ملحفه را خیس کرده و روی بدن وی کشیده و هر چند دقیقه یکبار ملحفه را مرطوب کرده و یا تکان دادن ملحفه مرطوب موجب پائین آمدن دمای بیمار شوید تا بتدریج بدن فرد گرما زده خنک شود .
4- به مصدوم محلول ORS يا محلول آب و نمك و شكر بدهيد. ( مشروط بر اينكه هوشيار بوده و استفراغ نكند)
5- به هنگام ضرورت باید از کپسول اکسیژن استفاده نمود و در نبود اکسیژن ، اگر لازم شد به مريض تنفس مصنوعي بدهيد .
6- همواره در این مواقع که با فرد گرما زده روبرو هستید توجه داشته باشید که استفاده از داروهای تب بر در اینگونه موارد هیچگونه اثری نمی گذارد چرا که در این افراد سیستم تنظیم مرکزی دما مشکلی ندارد و در واقع بالا بودن دمای بدن ناشی از محیط است.
7- و پس از انجام اقدامات اولیه میبایست در صورت عدم بهبودي فرد گرمازده او را سريعا به مركز درماني منتقل سازيد
3- گرمازدگي شديد : اين حالت بسيار خطرناك است بيشتر در روزهاي گرم و مرطوب اتفاق مي افتد .
علايم :
قيافه گرمازده، تب دار بوده، پوست گرم و خشك و تنفس سطحي و نبض ضعيف مي شود . درجه حرارت بدن مصدوم افزايش يافته، عدم هوشياري و احتمالا اغما و تشنج نيز جزو ساير علايم ميباشند.
اقدامات اوليه :
1- تمام لباسهاي مصدوم را درآورده و او را در حوله يا پارچه مرطوب قرار دهيد . مي توان مصدوم را داخل وان یا لگن آب سرد قرار داد .(مواظب باشيد مصدوم غرق نشود) در مواقع حاد با تجویز و نظارت پزشک می توان ازكيسه هاي يخ در كشاله ران زير بغل زانو مچ دست و پا نيز استفاده كرد.
2- اگر مريض دچار شوك است شوك را درمان كنيد.
3- در صورت داشتن امکانات استحمام توجه کنید که استحمام با آب سرد ممکن است سبب شوک و مرگ بیمارشود ، لذا بهتر است با آبی که ۲ تا ۳ درجه خنک تر از دمای بدن بیمار باشد بیمار را خنک کرد تا وقتی که دمای بدن او به ۳۹ درجه سانتیگراد برسد به این نکته توجه داشته باشید که از گذاشتن بیمار در وان یخ بدون دستور مستقیم پزشک جدا خوداری کنید !
4- در این مواقع باید به بیمار مایعات خنک خورانده شود تا دمای بدن وی به حدود دمای طبیعی برسد . توجه داشته باشید تا پائین آمدن دمای بدن ، مرطوب کردن ملحفه و بدن را می باید ادامه داده و پس از انجام کمک های اولیه حتما باید فرد مصدوم را به مرکز فوریت های پزشکی رساند .
چگونه از گرمازدگی پیشگیری کنیم
۱ - پوشش افراد در دچار شدن آنها به گرما زدگی بسیار تاثیر گذار است ! استفاده از البسه با زنگ روشن و خصوصا پنبه ای می تواند در حفاظت از جان شما موثر باشد ! از پوشیدن لباسهای تنگ و یا دارای الیاف مصنوعی جدا خوداری نموده و سعی کنید تا میتوانید از پوشیدن لباسهای تیره خوداری نمائید . از پوشیدن لباسهای ضخیم و غیرقابل نفود در فصل گرما که مانع تبخیر عرق و دفع گرما می شود جدا خودداری نمائید.
۲ –نوشیدن را هرگز فراموش نکنید !! در زمان فعالیت شدید بدنی به قدر کافی مایعات بنوشید .
۳ – میبایست توجه نمود که اگر مجبور به فعالیت سنگین در شرایط آب و هوایی گرم و مرطوب به مدت طولانی هستید حتما میبایست برای احتمال دچار شدن به گرمازدگی دارای برنامه پیشگیری بوده و خصوصا با یک برنامه منظم سعی نمائید که بدن شما با فعالیت و شرایط سخت محیط کار خود امکان انطباق را پیدا نماید .
۴ – توجه داشته باشید در کارهایی که افراد در معرض گرمای مستقیم و یا تابش نور آفتاب قرار دارند همچون ، کارگاههای ساختمانی و یا فعالیت های ورزشی گروهی ، گرمازده شدن یکی از افراد به معنای هشدار جدی به تمامی کارگران و دوستانی است که سرگرم کار میباشند و می باید مسئولان در این مواقع اقدامات احتیاطی را برای بقیه افراد در نظر داشته باشند .
5- میبایست توجه داشته باشید که اگر هوا گرم و خشک باشد و تهویه کافی هم وجود داشته باشد احتمال گرمازدگی به نسبت از محیطهای گرم و مرطوب و یا دارای سیستم تهویه نامناسب کمتر میباشد
۶ - داروهائی که فرد را مستعد گرمازدگی می کند باید با نظر پزشک معالج با داروهای دیگری جایگزین شود یا به طرز مناسب از آنها استفاده شود
7- بهترین نوشیدنی بی گمان آب میباشد و بهتر است همواره قبل از احساس تشنگی آب نوشید . توجه داشته باشید برای افرادی که دارای فعالیتهای سنگین بدنی هستند توصیه می شود که در برنامه غذایی خود از نمک و شکر و لیموی تازه به طور متناوب استفاده نمایند.
|
نام انگلیسی : Kouh-e Pozak protected area نام فارسی : منطقه حفاظت شده کوه پوزک
|
![]() |
اين منطقه كه با مساحت46144 هكتار در استان سيتان و بلوچستان درشهرستان نیکشهر قرار دارد از سال 1378 به صورت حفاظت شده در آمد داراي اقليم فراخشك گرم است .منطقه اسپی دشتي و تپه ماهوري كه داراي رودها و آبراهه هاي اصلي فراوان است.
كوه پوزك داراي اراضي شور با پوشش گياهي ضعيف است گونه هاي اصلي جانوري منطقه عبارتند از،خرس سياه،قوچ وميش،بز و پازن،روباه معمولي ،روباه شني،شغال ،خرگوش،سنجاب بلوچي،خدنگ،موش دوپا،تيهو،كبك،باقرقره،هدهد،سبز قبا،چكاوك كاكلي،شبگرد بلوچي،چك چك سر سياه،چك چك دم سفيد،غراب گردن قهوه اي،دراج،جيرفتي،انواع كوكرها و انواع پرندگان شكاري .
|
نام علمی : Funambulus pennantii نام انگلیسی: Northern Palm Squirrel نام فارسی: سنجاب بلوچی (سنجاب راه راه، سنجاب نخلی)
|
![]() |
(بلوچی، هِردَک)
مشخصات: جثه کوچکتر از سنجاب ایرانی، گوشها متوسط و دم بلند و پشمالو است. در سطح پشتی، چهار نوار پهن و تیره در زمینه سفید وجود دارد که علامت مشخصة این سنجاب است. سطح زیرین بدن سفید و موهای دم مخلوطی از تیره و سفید است.
اندازهها: (تعداد نمونه محدود) طول سر و تنه 133 تا 143 میلیمتر، دم 145 تا 185 میلیمتر، پا 32 تا 37 میلیمتر، گوش 13 تا 18 میلیمتر.
زیستگاه: درختزارها، باغها و نخلستانهای مناطق بلوچی.
پراکندگی: در ایران تا کنون فقط در نواحی جنوب شرقی بلوچستان مشاهده شده است. در حال حاضر جمعیت نسبتاً مناسبی از این سنجاب در باغهای شهرستان چابهار، دره سرباز وشهرستان نیکشهرو همچنین منطقه حفاظت شده گاندومشاهده میشود.
پراکنش جهانی: هندوستان و پاکستان.
عادات: روزها فعال است، در فصل زمستان تمام ساعات روز مشاهده میشود. معمولاً این سنجابها در نزدیک هم دیده میشوند. بر روی درختان زندگی میکند و لانه خود را در میان شاخههای انبوه درختان میسازد و داخل آن را با علفهای نرم و برگ درختان مفروش میکند. در مناطقی که مواد غذایی در روی زمین فراوان است از درختان پایین میآید و اغلب روی زمین در حال تغذیه مشاهده میشود ولی به محض احساس خطر با سرعت زیاد از درختان بالا میرود و از شاخهای به شاخة دیگر میپرد، این سنجاب صدای سوتمانندی شبیه صدای پرندگان دارد. سنجاب بلوچی چنانچه مورد آزار قرار نگیرد خیلی زود با انسان مانوس میشود.
غذا: از دانه، میوه، برگ، پوست درختان، و نیز حشرات و تخم پرندگان تغذیه میکند. این سنجاب با حرکت در بین درختان خرمای نر و ماده در گردهافشانی این درختان نقش مهمی را ایفا میکند.
تولید مثل: به علت مناسب بودن هوا و فراوانی غذا در تمام فصول سال قادر به جفتگیری میباشد. ماده ممکن است با چند نر جفتگیری کند. دوره بارداری حدود شش هفته است و دو تا چهار بچه کور و بدون مو میزاید. احتمالاً دوبار در سال تولیدمثل میکند. مادهها در شش تا هشت ماهگی بالغ میشوند.
|
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
کل گونه های زنده موجود در عالم هستی از ۲ تا ۱۰۰ میلیون تخمین زده می شود. از این میان تنها ۸/۱ میلیون گونه توصیف شده است. در حالی که دانشمندان درباره تعداد گونه ای موجود بحث می کنند کاهش های جمعیتی و نرخ افزایشی انقراض گونه های توصیف شده و نشده در نتیجه فعالیت های مستقیم و غیر مستقیم بشر وجود دارد(بررسی ۱۶۸۶ گونه جانوری یک کاهش کلی ۳۰% را از سال ۱۹۷۰ تا ۲۰۰۵ نشان داد). اگرچه از ۱۶۴۲۱۸۹ گونه توصیف شده تنها ۴۴۸۳۸ گونه شناسایی شده اند (تنها ۷/۲%) لیست قرمز IUCN (IUCN Red List) یک تصویر لحظه ای مفیدی از چیزی که امروزه برای گونه های مختلف جهان رخ می دهد را فراهم می سازد و نیاز اساسی را برای عملیات حفاظت تاکید می نماید. در سال ۲۰۰۰ لیست قرمزIUCN برای ۱۶۵۰۷ گونه مشخص شد که ۱۱۴۰۶ به عنوان گونه های تهدید شده لیست شد و در سال ۲۰۰۴ این لیست شامل ۳۸۰۴۷ گونه بود که ۱۵۵۸۹ تای آن شامل تهدید شده ها بود. در سال ۲۰۰۸ این لیست شامل ۴۴۸۳۸ گونه بود که ۱۶۹۲۸ آن تهدید شده ها بود. در این لیست ۸۶۹ انقراض ثبت شد (۸۰۴ گونه لیست شده به عنوان انقراض و ۶۵ گونه لیست شده به عنوان انقراض در حیات وحش). اگر ۲۹۰ گونه به طور بحرانی در معرض خطر را بر چسب “احتمالا منقرض” بچسبانیم آمار انقراض به ۱۱۵۹ گونه می رسد. ۱۶۹۲۸ گونه خطر انقراض آنها را تهدید می کند(۳۲۴۶ گونه به طور بحرانی در معرض خطر و ۴۷۷۰ در معرض خطر و ۸۹۱۲ آسیب پذیر می باشند). ۵۵۷۰ گونه دارای اطلاعات ناقصی برای تعیین وضعیت تهدیدشان بود و به عنوان اطلاعات دارای نقص لیست شد. ۱۷۶۷۵ گونه به عنوان حداقل درگیری لیست شد که دارای احتمال پایینی از انقراض می باشند ولی طبقه بندیشون خیلی وسیع است و ممکن است شامل گونه هایی بشه که به حفاظت مربوط باشد(برای مثال آنها ممکن است دارای رنج محدودی اما نه با تهدیدهای مشاهده شده باشند یا اینکه جمعیت شان ممکن است کاهش یابد نه به اندازه کافی سریع برای اینکه زمان نداشته باشیم تا یه لیست در حال تهدید آماده کنیم). یک نکته قابل ذکر است که لیست قرمز IUCN یک مرجع پایه برای گونه های جهان است و برای گونه های به طور کامل مشخص نشده یک تمایلی برای مشخص شدن گونه ها وجود داره و احتمال داده می شه تا در حال تهدید باشند. این غیر ممکن است که نتایج این لیست را برای همه جانداران بسط بدهیم (۳۸% از گونه ای لیست شده در معرض تهدیدند) و بگوییم ۳۸% از گونه ای جهان احتمالا در معرض تهدیدند. ارزیابی پستانداران جهان نشان داد که یک چهارم گونه های پستانداران جهان (۲۲%) به صورت جهانی در معرض تهدید یا انقراضند و ۸۳۶ (۱۵%) دارای اطلاعات ناقص می باشند. علی رغم ۳۶۶ گونه دوزیست جدید تعداد زیادی به عنوان در خطر تهدید لیست شده و انقراض مسلم دو گونه بحران انقراضی را که دوزیستان با آن مواجهند اثبات می کند. تقریبا یک سوم (۳۱%) در معرض تهدیدند یا منقرض شده اند و ۲۵% دارای اطلاعات ناقص هستند. ارزیابی کامل پرندگان جهان نشان داد که بیشتر از یک هشتم آنها (۶/۱۳%) در معرض تهدید یا انقراض هستند. پرندگان دارای یک گروه خوب شناخته شده با کمتر از ۱% به عنوان اطلاعات ناقص می باشند. برای اولین بار ۸۴۵ گونه مرجانهای با ساختمان ریفی آبهای گرم در لیست قرمز با بیش از یک چهارم (۲۷%) به عنوان در معرض تهدید و ۱۷% به عنوان اطلاعات ناقص لیست شده است. همه ۱۶۱ گونه ماهی های دریاهای گرمسیر اکنون شناسایی شده اند. بیش از ۱۲% از آنها که جز گونه های ماهی های خوراکی محسوب می شوند در نتیجه ماهیگیری بیش از اندازه در معرض تهدید انقراض هستند و بیشتر از ۳۰% آنها دارای اطلاعات ناقصی می باشند. همه ۱۲۸۰ گونه خرچنگ های آب شیرین مشخص شده اند. ۱۶% به عنوان تهدید به انقراض لیست شده اند و بیشتر از ۴۹% دارای اطلاعات ناقصی هستند. ۳۵۹ ماهی آب های شیرین مختص به اروپا هستند با ۲۴% به عنوان در معرض تهدید و تنها ۴% دارای اطلاعات ناقص لیست شده اند.
لیست قرمز IUCN شامل شناسایی تعدادی گونه های منحصر به فرد قابل توجه مثل شناسایی ۱۴ نوع رطیل در هند و ۱۲ ماهی آب شیرین دریاچه Dianchi در چین نیز می باشد تعداد و نسبت های گونه های مشخص شده در معرض تهدید در ۲۰۰۸ IUCN Red List بوسیله گروه مهره داران
گروه بندی جانوران بر اساس تخمین جمعیتی در IUCN Red List
Ne تعداد تخمین زده شده از حیوانات بالغ در حیات وحش تعداد ۵۰۰۰۰ تا جاندار خط جدا کننده بین نزدیک به تهدید شدن با کمترین نگرانی می باشد.
- منبع : مرجع حيات وحش ايران |
ايران سرزميني است پهناور، با آب و هواي گوناگون و طبيعتي پرباركه هنوز گوشه و كناره هاي آن ناشناخته باقي مانده است. جنوب شرقي ترين ناحيه ايران، حد فاصل بين ايرانشهر و چابهار در اين منطقه درجه حرارت در فصل تابستان به 45 درجه سانتيگراد ميرسد. باهوكلات، منطقه اي كه طبيعت بكر و زيباي آن تقريبا ناشناخته باقي مانده است، اغلب بارندگي ها به صورت مقطعي و سيل آساست. به همين سبب در سراسر رودخانه ها باهوكلات بركه هايي ايجاد مي شود كه بستر مناسبي پر از زيست گونه هاي مختلف جانوري، از جمله پستانداران، دوزيستان و خزندگان مي باشد. به سراغ يكي از جذابترين و مخوفترين جانوران اين منطقه مي رويم. تمساح پوزه كوتاه با نام انگليسي :Persian crocodileو نام علمي :crocodyluc palustrisكه در اصطلاح بوميان منطقه، گاندو ناميده مي شود گاندو تمساحی است كه با جثه اي متوسط و بزرگ با پوزه پهن و كوتاه اين جانور داراي قدرت سازش پذيري بسيار بالا بوده و دامنه وسيعي از بركه هاي آب شيرين رودخانه هاي سرباز، کاجو و باهوكلات از جمله زيستگاه هاي اين جانور به شمار مي رود. حداكثر طول آن به 4 متر مي رسد كه نيمي از طول متعلق به دم اين جانور مي باشد دم در قاعده بسيار تنومند و درانتها فشرده و باريك است و اين شكل خاص آنها را به شناگراني ماهر و كارآمد تبديل كرده است. مجموع دندان ها به 66 تا 68 عدد بالغ مي گردد كه دو دندان فك پائين بزرگتر بوده و هنگام بسته شدن دهان از سوراخ هاي فك بالا بيرون مي آيد ساختمان دندان ها به شكلي است كه در زير هر دندان يك دندان كوچك ديگر قرار دارد و در صورت شكستن دندان بالايي جايگزين آن مي شود شكل ظاهري آرواره ها به نحوي است كه جانور قادر به جويدن غذا نمي باشد و شكارهاي كوچك را بلعيده و شكارهاي بزرگ را تكه تكه مي كند پاهاي جلويي معمولا ضعيف و پاهاي عقبي قدرتمند و در اصل براي حركت بر روي خشكي به كار گرفته مي شودپاها هنگام شنا در امتداد بدن جمع مي شود و دخالت چنداني در شنا ندارد چشم در اين گونه عمودي و بيضوي شكل مي باشد كه نوعي تطابق براي فعاليتهاي شبانه جانور به حساب مي آيد هنگام شنا پلك سوم كه همانند پرده اي شفاف كه مانع از ديد جانور نميشود سطح چشم را در داخل آب مي پوشاند و از آن حفاظت ميكند موقعيت و نحوه قرار گرفتن چشمها و همچنين سوراخ هاي بيني و گوشها روي سر طوري است كه حتي وقتي تمام بدن زير آب قرار ميگيرد تمساح مي تواند هر سه اعضاي بويايي، شنوايي و بينايي را خارج از آب نگهدارد. بدون اينكه ساير بخشهاي بدن قابل رويت باشد. نوع تغذيه گاندو، بستگي به منابع غذايي قابل دسترس دارد. غذا و شكار مورد نظر همراه با رشد تمساح تغيير مي كند. انواع بزرگتر از تنوع غذايي بيشتري برخوردار هستند. با خنكتر شدن و تاريك شدن هوا اين جانور از آب بيرون آمده و مشغول گشت و گذار در منطقه براي يافتن غذا مي شود. راهپيمايي در بستر بركه يا رودخانه از رفتارهاي روزمره اين جانور مي باشد كه به نظر مي رسد اين امر فعاليتي در جهت يافتن غذا باشد. در منطقه باهوكلات شكار سگهاي ولگرد و احشام اهالي و روستاييان اطراف بركه توسط گاندو بسيار معمول بوده و اين امر مهمترين موردي است كه اهالي محل نسبت به آن معترض مي باشند. در منطقه حفاظت شده گاندو به ندرت حمله اي از سوي گاندو به روستاييان ديده شده است كه قابل اغماض مي باشد. در كل وجود گاندو در بركه ها تهديدي براي اهالي و بوميان ساكن منطقه نمي باشد بوميان منطقه به لحاظ اعتقادات خاصي كه دارند از آسيب رساندن به تمساح ها خودداري مي كنند. ولي در عين حال از بركه ها جهت آبياري باغ و زمين هاي كشاورزي استفاده مي كنند،كه اين امر موجب پايين آمدن آب بركه ها و خشك شدن آنها و در نهايت، تخريب زيستگاهاي گاندو مي شود به ناچار اين جانور، مجبور به ترك محل زيست خود و مهاجرت به منطقه اي ديگر مي شود. اين جانور با استفاده از حس بويايي قوي خود مي تواند مسير بركه بعدي خود را از فاصله اي چند كيلومتري تشخيص دهد. در اين ميان برخي از آنان به ناچار به چاله آبهايي پناه مي برند كه بيرون آمدن از آن غير ممكن است. حالت شناگري در روي آب حالتي است كه معمولا به چشم مي خورد و جانور در حالي كه كل سطح بالاي بدن آن تا انتهاي دم در بيرون از آب است اقدام به شنا در روي آب در طول و عرض بركه يا رودخانه مي كند. در ساعات نامناسب روز، بخاطر گرماي زياد گاندو معمولا در داخل آب بوده و بدين ترتيب از شرايط غيردلخواه رهايي مي يابد در همه گونه ها، لقاح داخلي بوده و تخم گذار هستند و حس توليدمثل از اواخر اسفندماه شروع شده و تا اواخر تيرماه ادامه مي يابد گاندو همانند بسياري از خويشاوندان خود بسيار كند به نظر مي رسد ولي هنگام شنا و شكار بسيار سريع و چالاك عمل مي كند كروكوديل ها همگي گوشتخوار بوده و هر نوع جانداري را كه قادر باشد مي خورند. آنها همچنين به پرندگان و پستانداران كه وارد زيستگاه آنها مي شوند، عكس العمل نشان مي دهند. گاندو در آخرين طبقه بندي صورت گرفته جز گونه هاي آسيب پذير لحاظ گرديده است. عوامل تهديد كننده اين گونه تخريب زيستگاه ها مي باشد در اين ميان تخريب زيستگاه به دليل خشكسالي مهمترين و تاثيرگذارترين عامل خطر انقراض محسوب مي شود. اين امر باعث سخت تر شدن شرايط زندگي تمساح ها و از بين رفتن منابع غذايي و پناهگاه ها شده است. اگر اين بي توجهي همچنان ادامه يابد، ديري نمي پايد كه در آينده اي نه چندان دور از گاندو جز نام آن باقي نماند.